زمان مورد نیاز مطالعه این مطلب : 2 دقیقه

روزی جوانی نزد حضرت موسی(ع) آمد و گفت:

ای موسی(ع)خدا را از عبادت من چه سودی می رسد؟ که چنین امر و اصرار بر عبادت اش دارد؟

حضرت موسی علیه السلام گفت:

یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد.

بقیه در ادامه مطلب


پایگاه تخصصی نماز

نماز شبِ دزد (داستان)

اهمیت نماز(داستانک)

عبادت خدا(داستانک)

نفس اماره(داستانک)

اراده قوی(داستانک)

داستانی از امام علی (ع) درمورد نماز

نماز صبح و شیطان(داستانک)

موسی ,عبادت ,صخره ,ع ,خدا ,حضرت ,حضرت موسی ,موسی ع ,صخره ای ,ضعیفی بالای ,ای رفت

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

funny-fan2 داستانـَک | بزرگترین مرجع داستان های کوتاه و بلند جایی برای نگفته ها سلام بر امیر عطشان سینما اچ دی لذت آشپزی گـروه هـنــــــر مدارس بهارستان 2 دانلود کده 1 گیگ یعنی چند پیامبر ؟! وبلاگ آموزشی ثنا الله خیری